تحول راهبرد برتری هوایی رژیم صهیونیستی و ارزیابی آن در قبال ایران

جنگ 12 روزه نشان داد که برتری هوایی به‌تنهایی قادر به شکستن اراده سیاسی ایران یا تغییر معادلات ژئوپلیتیک نیست.

برتری هوایی از آغاز، ستون فقرات دکترین نظامی رژیم صهیونیستی بوده و در دهه‌های گذشته از سرکوب پدافند و حملات پیش‌دستانه به‌سوی راهبردی اثرمحور تحول یافته است. این تحول در واکنش به تهدیدات نوین ایران و متحدانش ـ شامل شبکه موشکی و پهپادی، سامانه‌های بردبلند و زیرزمینی‌سازی ـ شکل گرفت. رژیم صهیونیستی با اتکا به طرح‌هایی مانند «تنوفا» کوشید قدرت هوایی را با اطلاعات، سایبر و یگان‌های ویژه هم‌افزا کرده و مفهوم «ضربه چندبعدی» را محقق سازد.

جنگ ۱۲ روزه ژوئن ۲۰۲۵ با ایران آزمونی واقعی برای این دکترین بود. نیروی هوایی رژیم با اجرای بیش از ۱۵۰۰ سورتی پرواز و حمله به اهداف هسته‌ای و موشکی ایران توانست در روزهای نخست ابتکار عملیاتی را به دست گیرد. بااین‌حال، شبکه متحرک و لایه‌مند ایران از شلیک موشک و پهپاد بازنایستاد و امنیت جبهه داخلی رژیم همچنان آسیب‌پذیر ماند. بدین‌ترتیب، برتری هوایی در سطح تاکتیکی محقق شد، اما به فلج‌سازی پایدار توان تهاجمی ایران و پیروزی راهبردی نینجامید.

چالش‌های اساسی رژیم صهیونیستی شامل تداوم آتش دشمن با وجود حملات سنگین، فشار اقتصادی و روانی بر جامعه رژیم صهیونیستی در صورت طولانی شدن جنگ و نیاز حیاتی به پشتیبانی مستقیم آمریکا در ابعاد تهاجمی و پدافندی بود. همچنین، جنگ نشان داد که برتری هوایی به‌تنهایی قادر به شکستن اراده سیاسی ایران یا تغییر معادلات ژئوپلیتیک نیست.

  • برای مطالعه متن کامل مقاله به لینک زیر مراجعه کنید:

متن کامل مقاله

این مقاله را به اشتراک بگذارید